سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شناخت خویشتن، از حکمت است . [امام علی علیه السلام]
آزادی افکار

ساسانیان
و رقیبان‌شان

دولت بیزانس که در بخش شرقیِ تصرف‌های
خود، با دولتی توانمند مانند ساسانیان سروکار داشت و آن را نیرومندترین دشمن خود می‌دانست، گرفتاری‌های زیادی هم در غرب و هم در شمال تصرف‌هایِ
خود، به خصوص در اروپا داشت. این گرفتاری‌ها، مانع از آن می‌شد که بیزانس همه نگاهِ خود را صرف مرزهای شرقیِ خود کند
و به همین سبب، دستگاه ساسانی، مانند دستگاه اشکانی، توانسته بود پایتختِ خود (تیسفون)
را، در کنار رودِ دجله قرار دهد و از نزدیک بودنِ پایتخت‌اش به مرزهای دشمن، بیمی نداشته باشد. دولت ساسانی هم در شرق، و هم در شمالِ
مرزهای خود، گرفتاری‌های زیاد داشت که گاهی به میزان خطرناک و تهدید
کننده‌ای می‌رسید. بدین گونه سیاست خارجیِ دستگاه ساسانی،
یکسره در رابطه با شرق و غرب خلاصه می‌شد. اما دستگاه ساسانی
در این زمان، خود را به اندازه کافی نیرومند نشان داد و توانست ایرانشهر را از آسیب‌های ویرانگر و خطرآفرین دور نگه
دارد و در داخل کشور، برای مردم ایران، زندگی مرفه همراه با امنیت تامین
کند.

این دستگاه، فرهنگی پربار در زمینه سیاست و کشورداری، اخلاق، رابطه‌های
سالم اجتماعی و هنر به وجود آورد، که پس از نابودی و ویرانیِ سیاسی‌اش،
اثرهای خود را در نسل‌های پسین و فرهنگ دیگر همسایگان، به روشنی نشان داد.
با اینکه دشمنان شناخته شده دستگاه ساسانی، دولت پیشرفته بیزانس و دولت‌های نیمه پیشرفته شمال و شرقِ کشور
بودند، شکست این دستگاه، نه از سوی این دشمنان، بلکه از دو سوی پیش‌بینی
نشده بود. نخست، فروپاشی از درون، و پس از آن، از دولتی بود که با آنکه همه
توانِِ جنگی‌اش قوم‌های بیابان گرد بودند،
ولی بنیه سیاسی و اجتماعی‌اش برپایه بینش دینی-فکریِ نیرومندی بود که
دولت‌ها و دشمنان دیگر ساسانی، ازش بی‌بهره بودند. دستگاه اسلامی
که در آغاز سده هفتم میلادی در شهر مدینه برپا شده بود، از جهت روحی و معنوی چنان نیرومند شده بود که تأثیر
فرهنگی‌اش بر کشورهای همسایه، همانند چیرگیِ دیگر قوم‌های بادیه نشین و صحرانورد، گذرا نبود.
این تأثیر فرهنگی چنان عمیق بود که با همه گسستگی و سستیِ سیاسی و جنگیِ
اعراب، پس از دو قرن چیرگی، اثرهایش هنوز ماندگار است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهسون قرمزی گل 89/4/15:: 11:1 عصر     |     () نظر